" آقای کیوسک "






















پسر همسایه بغلی رو اصلا دوست ندارم.یک جوریه!!اساسا جذابیت خاصی نداره..با او چینش تکراری مبلمان و کتابخونه اش..ظهر ساعت چهار یک آهنگ هایی برای خودش پلی می کنه که روزهای اول اومدنشون من شک داشتم کسی با اون حجم از ریش های فیلسوفانه و موهای بلند بتونه تا این حد سلیقه موسیقیایی پایینی داشته باشه..این آقا مدعی است هنرمند است..نقاش است..موزییسن است چه میدانم هنری است آن وقت با یک ابهتی آهنگ های آمیخته با "نازی نازی امشب دلم..." را گوش می کند که گوش عالم را کر نموده..پری روزها که به طرز ناگهانی ایی از خواب شیرین نیمروزی بیدرامان کرد با ولوم های آنچنانی اش وقتی  پدرخوانده را از خانه اش شنیدم کلی خوشحال شدم انگار که لاتاری ام اوکی شده باشد.اساسا از پوزیشن اش به لحاظ استراتژیک خوشم نمی آید.همه چیزش رو است..هیچ چیز جالبی ندارد برای کشف کردن..همه چیز از وقتی شروع شد که داشتم دیوار اتاقم را با دریل سوراخ می کردم که ناگهان برای کور کردن صدای مته در دیوار  صدای گوش خراشش را در هوا ول داد که مرغ سحر ناله سر کن...و از همان روز تلاش من برای مالیدن بینی بزرگش به زمین جدی شد. هرچند چیز جالبی برای کند و کاو پیدا نکردم..نه در ظاهرش..نه در راه رفتنش و نه حتی در انباری اش :دی مرد باید هزار چیز کشف نشدنی داشته باشد برای تجسس.باید انقدر بگردی تا بتوانی ریشه افکارش را از میانه خاک های غرور بکشی بیرون.نه اینکه با یک ورانداز ساده زنانه کشفش کنی و تمام دلش رو شود..پشت چشمان یک مرد باید هزاران راز مگو نهفته باشد.باید جذبه داشته باشد..باید ساکت باشد.جسور و تیز..محکم و فکور..بی تفاوت و جدی..سرش را به کندی به عقب براند برای دیدن حادثه ها..اصلا به نظر من نباید نگاهت کند.باید محلت نگذارد..باید انقدر برود بیاید که یک کلمه بتواند واژه حسی بگویدآن هم در دیدار دهم.. نه اینکه از دریچه چشم ها همه چیزش لو برود..باید جسور باشد.گستاخ.مهربانی اش از روی بزرگی باشد نه کوچکی..باید به خاطر جوانمردی و انسانیت و اخلاقیات باشد نه دلبری و لوندی.باید محل سگ ات نگذارد..هزار تا عشوه و ناز ببیند تا یک بار لبخند رضایت بخش بزند نه اینکه از راه نرسیده وا دهد..اصلا مرد هرچه مغرور تر جذاب تر.هرچه کم حرف تر بزرگ تر..این پسرک همسایه ما هم زیاد حرف میزند..هم خیلی شل راه میرود..همه اش هم لبخند روی لب دارد..این نوع برخود ها خوب نیست ،برای همینم بود که در  ابتدای پستم نوشتم پسر همسایه بغلی رو اصلا دوست ندارم.   +وقتی تو نمی نویسی به یه جای دنیا بر میخوره!

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی