" آقای کیوسک "






















بعضی از آدم ها هستند که نباید ببینی شان.نه اینکه حضورشان را نادیده بگیری فقط نباید به آنها بفهمانی که هستی شان برایت مهم است..آدم هایی که غرور را با بی ظرفیتی ادغام می کنند و تصور می کنند که اکسیر جذبه می سازند..مرد یا زن فرقی نمی کند..این ها آدم هایی هستند که وقتی تصادفا کفش شما به پاچه شلوار نوی آنها می خورد قبل از اینکه به شما اجازه عذرخواهی بدهند رقت آمیز به گرد روی پارچه نگاه می کنند و تظاهر می کنند که شما روی ماشین چند ملیونی شان خش انداخته اید..وقتی با همچین آدم هایی مقابله می کنید حتی اگر فوق العاده معاشرتی و گرم هم که باشید سعی کنید سلام و احوالپرسی تان به بیش از ده واژه نکشد..تمرین کنید که خیلی از احساساتتان را در مقابلشان سرکوب کنید....معمولا توقع دارند وقتی شگفت زده هستند اطرافیان هم هیجان زده شوند اما بهترین عکس العمل در قبال این تیپ از آدم ها یک لبخند سرد  آغشته به بی احساسی است این کار فوق العاده آنها را به فکر فرو میبرد..این ها آدم هایی هستند که موقع دست دادن معمولا پای چپ خود را جلو می آورند و کمتر پیش می آید که تلاقی نگاه با کسی داشته باشند..(وقتی کسی موقع دست دادن پای راست خود را جلو می آورد یعنی شما را به حریم خصوصی اش راه داده و در غیر این صورت شما را به عنوان یک دوست خوب و صمیمی قبول نکرده است.)به خاطر داشته باشید وقتی با این دست آدم ها سر یک میز نشسته اید انتظار میزبانی آن ها را برآورده نکنید، احتمال اینکه این آدم تا گردن خم شود و لیوان را از آن سر میز بردارد خیلی کم است و مسلما این توقع را از شما دارند که برایشان مرتفع کنید که نه به عنوان لطف که انحصارا  آن را برای شما وظیفه می شمارند !! این تیپ شخصیت ها معمولا به این راحتی ها دلباخته کسی یا چیزی نمیشوند و وقتی در چنین شرایطی قرار بگیرند این احساس خود را لطف نسبت به آن شخص یا آن شی می دانند و طبیعی است که در ازای تلاش بسیار کمی متوقعند تا به آن برسند..و بدترین قسمت ماجرا  اینجاست که همین به دست آوردن راحت معمولا  آنها را در کوشا بودن برای حفظ آنچه که به دست شان رسیده دلسرد می کند..هیچ وقت در مقابل چنین افرادی از کسی عذر خواهی نکنید..مجبور نیستید پاسخ اس ام اس ها و تماس های آن ها را خیلی سریع بدهید.گاهی انتظار کشیدن به شما کمک می کند تا رقم را بالا ببرید..(البته هدف شما این نیست..شما با این کار خود به او می فهمانید که در مقابل برخوردهای ناشایست و خشک آنها حلقوی ارتجاعی نیستید...)..موقع رد شدن از درب قبل از هرچیزی به جای اینکه خجالت بکشید و بایستید تا طرف مقابلتان از درب رد شود برای لحظه ایی از سرعت حرکت خود بکاهید و طوری وانمود کنید که انگار منتظر ایستادن او و رد شدن از چار چوب درب هستید وانمود کنید که اصلا این یک اصل است...یادتان باشد قرار نیست شما میز را حساب کنید..حتی اگر هیچ نسبت جدی ایی با هم نداشته باشید اما گاهی تفکیک کردن خرج ها مثلا  گفتن این حرف که "اوه..متشکرم.این آب معدنی مال من بود!!چه قدر باید بپردازم.." میتواند طرف مقابل شما را تا حد ویرانی وارد تخریب کند وقتی خرج تان را جدا می کنید..مخصوصا اگر یک مرد باشد..به یاد داشته باشید قرار بر ویران کردن او ندارید..فقط باید او را تا صفر پارادایم عقب ببرید، این کار به نفع فرد است..و البته بهترین تاکتیک استراتژیک شما به عنوان یک عنصر صاحب شعور..هیچ وقت از نگاه های ریز و تیز آن ها نترسید..از حقتان به درستی محافظت کنید.این وظیفه شما در قبال شخصیت تان است.این یک اصل کلی است..بعضی از افراد عادات خاص خود را دارند. بعضی از آدم ها هستند که نباید ببینی شان.نه اینکه حضورشان را نادیده بگیری فقط نباید به آنها بفهمانی که هستی شان برایت مهم است..آدم هایی که غرور را با بی ظرفیتی ادغام می کنند و تصور می کنند که اکسیر جذبه می سازند. +این تتیجه را خیلی وقت بیش ها گرفته بودم..ورژن جدیدترش این است که اصلا به طرف مقابلتان فکر نکنید چه برسد به اینکه به خودتان زحمت بدهید و بخواهید استراتژی برخورد با او را در نظر بگیرید. +متعاقبا به روح اعتقاد دارم  :)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی