کمتر پیش میاد که درگیر این بازی های وبلاگی بشم ولی دلم خواست این یکی رو انجام بدهم،
عکس بگذارید اینجا یا در وبلاگ هایتان از
درون کیف تان..
کیف نوتریکا : Kent و مهر و ادکلن..کیف می کند این پسر..کیف
کیف میس مونا لیزا: چشمم ماند روی رژلب دخترک
کیف آقای گوژپشت: از بس این بشر مرتب ه آدمی به وجد میاد
کیف نیما : ای من غلام آنکه دلش با زیانش یکی است..
کیف فیاض:تمام فکرم پیش کاغذهایش است..کاغذهایی که حتمن لابه لایشان دست خط خودش باید باشد
کیف نسا: این دوست من دخترانگی را به معنای واقعی کلمه تعبیر می کند.ببینیدش
کیف مدیر کوچولو: شکلات تلخ اش را که نگاه می کنم غنج می روم،بگذریم که خودش خیلی شیرین است.
کیف کاکاپو: نظم این پسر جدای کلماتش در تمام ابعادش پیداست..درون کیفش را نگاه کنید
کیف سارا: از بس لوازما آلات لوکس رایز گذاشته من از خرت و پرت های خودم خیجالت کشیدم
کیف کلنل: خیلی دوست داشتم واقعا سرم را ببرم توی کیفش نشد..نشد
کیف عطیه: از 212 هایش که فاکتور بگیریم انصافا از تسبیح و لیوان تو دل برویش نمیشود گذشت
کیف خوشی: یک کتابی آن وسط مسط ها آدم را اغوا می کند/به چاقوی شبیه تفنگ در عکس هم دقت کنید
کیف سکو: مرده این تنظیمات همجنسانم هستم...چه قدر دنیایشان را دوست دارم.این کیف پر از تازگی است
کیف رزگار: سر کتابش کلاه گذاشته با نبوغ ببینید ابتکارش را
کیف گیسوپریش : مرکب با Spf 50..آبی ملایمش مرا کشت
کیف آیلار: فامیل دورش را نگاه کنید.. فقطــ جای رژ لب هایش روی سیگارها نیست
کیف مژینا: بماند که چه قدر توی ویلاگش کف کردم برای هدرش فقط بدانید عاشق اینجور کیف هام..رنگی رنگی
کیف سحر : وای وای وای کلیدهایت را آویختی به چه؟من میخواهمش زود زود همین الان سحر
کیف بیتا: عشق می کنم با این زن.ببینید چه طور از زندگی لذت می برد،سخت نمی گیرد
کیف مهشاد : خال خالی روی کیفش تحریکم می کند یکی عین آن را بخرم
کیف فاخته : چه قدر اینجا همه دخترها های level هستن..کیف ها یکی از یکی زیباتر.برعکس کیف های من
کیف نیلوفر : یک خرس کوچولوی ناز روی کیف پولش به شما لبخند میزند
کیف سحر : رنگ لاک هایت را دوست دارم..ولی هنوز به این فکر می کنم که این شی طلایی فندک است؟
کیف رزا : نوستالژی یعنی آدامس موزی توی این عکس.یعنی کیف دوربین گوشه قاب
کیف ارسطو: تظاهر می کنم عاشق دوربینش نشدم،ولی ازینکه به جای قرو قمیش عکس را گرفت کیف کردم
کیف Robin: ترکیب آبی و قرمز موجود در کادر یک طرف..این خودکار یک طرف.مرا پرت کرد در گذشته هایم
کیف برف زمستانی : چه باسلیقه!من شیفته دوربین توی این کیفم باید چیز خوبی باشد..خیلی..جانم
کیف مسافر : اربیت نیمه شده اش نشان از صمیمتش دارد.تمام فکرم پیش عطرش جامانده این لحظه
کیف سینا : مظهر انسجام است..دونه به دونه این اشیا با محاسبات ریاضی پیچیده ایی چیده شده اند.
کیف صادق:اینکه چندتا گوشی و چندتا ساعت اینجاست حساب کتاب دارد.خرسش چه قدر معصوم نگاه میکند
کیف لیلی:آن پنج هزارتومنی تکلیفشان معلوم نیست برای چه خرج نمیشوند هیچ وقت؛فقط دستبند و شانه اش
کیف شاعر قافیه های گم شده: فندک لابه لای وسایل را دیدم..ولی هنوز نمیدانم آن شیشه قرمز عطر بود یا..
کیف بیتا:یک روز قشنگ بارانی را به شما هدیه کرد.ببینید چه سمفونی زیبایی است در صورتی رنگ هایش
کیف آرتا:به نظرم این ساعت برازنده یک دست مردانه جذاب باشد نه؟آدامس موزی که می گذارید غششش
کیف همون فلانی:تو اولین نفری بودی که دوتا کیف پول در عکسش فکرم را مشغول کرد.فایو میخوری شیطون
کیف مادام کاملیا: اولین زنی که دستکش هایش سفید بود..شارژ رو خوب اومدی :)
کیف پولاد:یک دستکش متفاوت..این کیف به من می گوید یک صاحب خاص دارد
کیف آقای کیوسک :پدرم می پرسد همه این وسیله ها رو استفاده می کنی؟من: بله.
کیف الی :عطر..عطر..عطرش رو پیدا نکردم..
کیف کافه چی:چه قدر ذوق کردم عکسش را کنار کتابخانه اش گرفته بود...ایده جدیدی بود.خوشمان آمد همی
کیف آرش:این پسر یک چیزی ماورای همه آدم هاست،اخم های قبل پستش نگاه نکنید.دیوانه تفکراتش باشید
کیف گلاره:نویسنده که باشی.هنری که باشی.یک زن کامل که باشی می شود کیف کوچک گلاره چگینی
کیف النا :قرمز کیف پولش مرا یاد پاساژهای پر زرق و برق نور می اندازد.ریلکس میوه های استوایی دوست دارم
کیف ماهبان: یک دوشیزه زیبا که باشی یاد می گیری هر کیفی برازنده تو نیست.او این را خوب انجام می دهد
کیف بهار: چه قدر صمیمیت این عکس را دوست داشتم..چه قدر
کیف مریم :یک تسبیح قرمز.و گوشی ایی که مرا برد به دوسال پیشم..نوستالژیکـــــ+کیف فانتزی دخترانه
کیف پیمان:ای جانم به این مردانگی نگاه کنید.نگاه کنید..نگاه کنید!!!کیف می کنم پیمان کیف...
کیف دلم : کلی چیز میزهای جدید دارد برای دیدن.نگاه کنید/لواشک جنگلی دوست دارمــ
کیف بند انگشتی : یک عالمه تکمه های رنگ به رنگ..برای لباس جدید پادشاه اینجا ریخته+کلی حس خوب
کیف سین میم: لواشک هایش باید بوی خاصی داشته باشند و طعمی دلچسبـ
کیف مهربانو : ساعتش را به بالاترین قیمت خریدارم...کتاب هایش که دیگر هیچ
کیف لا: نظم حاکم بر این عکس را ببینید.می بردتان تا کجا..چه قدر دلم از این کیف ها خواست :)
کیف منتظر:کیف پولت مارکی است که مستقیم صادر می شوند؟این کیف پول باید خیلی قیمتی باشد دختر
کیف سایه: تو اولین کیفی بودی که جسارت عکس بدون کتاب را داشتی :) ممنونم دخترکم
کیف تبسم: رم ریدر و اتدش یک حس خوبی به آدم می داد.مرسی تبسم جانم..
کیف میکروب آزاد :یک چیزهایی در این کیف هست که مرا قلقلکـــ می دهد..به این کیف نگاه کنید لطفا
کیف فاطــمه : یه دیزاین خاص..یک بک متفاوت..یک شیشه عطر
کیف گیس بریده: این کیف کیفی بود که یاد من انداخت.این سال سال 1391 بود+ مای+دستمال کاغذی
کیف رضا:به ساعتش که نگاه می کنم چشم هایم سر می خورند روی گوشی و حییم و دفترچه بیمه اش...
کیف سوسن بانو: تنها کیفی که آدامس شیک داشت.با اعتماد به نفس تمــام..مرسی سوسن خانوم لایک
کیف زندانی: درگیر محتویات کیف نیستم..در وهم دست های مهربان توی عکس جا ماندنم را ببینید
کیف خاکستری: آخ من اسیر این عکس شدم.آخ-فقط نگاه کنید و دیگر هیچ ..
کیف الینا: یک کیف پول خوشگل،کلی خوراکی های خوشمزه،و شاه کلیدی که دل مرا برد
کیف منصوره: به کیف پول منصوره من نگاه کنید!!زیبایی از تمام ابعاد این دختر تراوش می کند..ببینید.
کیف رامونا : تو هم همشهری داستان؟ چه قدر دنبال آدم توی ری بن گشتمــ رامونای عزیزم :)
کیف محبوب : یک چیزی فراتر از تصور است..لباس سفیدش مرا تحریک کرد بگویم خوش به حالت که می پوشی
کیف عطیه: این دختر متفاوت است.همین..خودتان بروید ببینید
کیف آوین: اسنیکرز می خوری دلبرکم؟چه قدر وسایلت بهم چسبید..فرش خانه ات مرا کشت..ای جانم
کیف عطیه:صادق هدایت می خوانی؟شاه کلیدهایت را به بهشت رهسپار میکند آدم را :)
کیف یلدا:یک لحظه..فقط یک لحظه محو عکس بشوید..زیبایی مجسم را نوشت ای جانم به این زن..جانم.جان
کیف مه سا: برای گوشی ایی که همیشه تصویر کردم نامم را تویش خوشحالم.بالاخره موفق شدم :)
کیف هانی: خودکار زبرا..احمد شاملو..آدامس ریلکس..ترتیب اجسام
کیف عطیه: این نور توی عکس را چه قدر من دوست داشتم..یک خرس مرا می تواند ببرد به یک روز خاص
+اونایی که گذاشتند لطفا اطلاع بدهید ما هم ببینیم..سپاس/
عجیب نبود؟اینکه خیلی از کیف ها تسبیح داشتند.کتاب داشتند.
دلم خیلی درد آمد.از اینکه قریب به اتفاق دختر ها ژلوفن توی کیف هایشان بود.
و پسرهایی که سیگار را پاکت پاکت توی کمد هایشان جا داده بودند.
نمی خواهم بگویم تلخ بود نه ولی خوشحالم اگر دستمال جیبی داشتید..اگر فندک داشتید..اگر چسب زخم داشتید، لااقل کتاب و خودکار هم داشتید.و این یعنی خیلی خوب.
ازینکه عکس هایتان را اینجا گذاشتید تا آلبوم روزهای بیست و خرده ایی سالگی مان را نگه داریم متشکرم..
میدانم صبر و حوصله اش نبود،اما شرکت کردید...خواستم بدانید برای من ارزشمند بود و هست،خیلی.
این عکس ها توی قلب من جای دارند و نمادی شدند از لبخندهای بی نظیر صاحبانشان.
+ با تشکر فراوان -کیوسک ..