" آقای کیوسک "






















نمیدانید چه کیفی دارد؛ پشت این عظمت کفش به دست راه بروی و پابرهنه از اول فردوسی تا انتهای میدان انقلاب را گز کنی .. +یکی از روضه خوان ها وسط آن جمعیت می گفت :بابا جان!!نبودی مرا به هر بهانه زندند..دیدند یتیمم با تازیانه ام زدند...هق هق جمعیت که بلوا می کرد دوباره خواند:موی پریشان که کشیدن نداره..دختر سه ساله زدن نداره!! +یه جوری شدم..

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی