هوسم کرده خواهرم پیشم بود یه دست تخته نرد خفن بازی می کردیم من میبردم شب میرفتیم سارا گوشت و قارچ میزدیم شیرینی برد من.
هوسم کرده تو حسابم پول داشته باشه برم توی صف عابر بانک بایستم.
هوسم کرده حامله بودم گوجه سبز هوس میکردم با دلال!
هوسم کرده ترم یک بودم توی بوفه مینشستیم در مورد اینکه پسرای هم ورودی مون زشتند بحث میکردیم.
هوسم کرده ساعت دوازده نیمه شب بود من لب دریا عین سگ میلرزیدم پدرم کت اش رو مینداخت رو دوش من و با هم تا صبح چایی لیمو میزدیم.
هوسم کرده دلم درد بگیره یهت اس ام اس بزنم کمرم درد داره..بعد تو بگی آخی...!میخوایی بیام ببرمت دکتر؟
هوسم کرده بارون بیاد کلاس تشکیل نشه پیاده برگردم خونه.
هوسم کرده مجری باشم..
هوسم کرده یک بار دیگه فیلم نامه نویسی رو جدی بگیرم .جدی؟
هوسم کرده دستم بند باشه بیام ببینم گوشی ام رفته رو answering تو برام پیغام گذاشتی : ناهار خوردی حواس پرت؟
هوسم کرده گیتارمو بفروشم یک گیتار الکتریک بگیرم. یا نه..نه اصلا هوسم کرده سه تار بخرم..
هوسم کرده ماه رمضون باشه حلیم بخرم با بربری داغ!
هوسم کرده جلو بشینم دستمو بگیری بعد با دست چپ ات دنده عوض کنی چون دست راستت تو دست منه..
هوسم کرده خودم برای خوم یه آی پد بخرم.
هوسم کرده قهوه ترکت بوی خونه رو پر کنه .بعد من صدای خوردن فنجونت رو به نعلبکی ها از آشزخونه بشنوم.
هوسم کرده خودمو بزنم به خواب تو چشماتو ببندی بشینم نگات کنم.بعد بیدار شی بگی: خاک تو سرت!!باز شاعر شدی؟
هوسم کرده زنگ بزنم آزانس سر خیابونیه بپرسم : اولین پروازتون به مقصد جاکارتا کی ه ؟
هوسم کرده برم شیراز برم اهواز برم گیلان.
هوسم کرده انقدر شیطون بشم که استاد از کلاس بیرونم کنه. تو هم پشبندم بیایی بیرون حال کل کلاس و بگیریم.
هوسم کرده کمدی الهی بخونم..پاتیناژ برم.مسواک بزنم.
هوسم کرده بــــــــــــــــــــرم تئـــــــــــــــــــــــــ اتر شهــــــــــــــــــــ ر..
هوسم کرده لبنه و چیپس بخورم..
هوسم کرده یکی برسه بهم بعد شرافتمندانه بگه ببین رها من..ببخشید ولی واقعا ازت متنفرم ..
هوسم کرده کیلومترها راه رو پیاده روی کنم .
هوسم کرده نماز شب بخونم.
+اینم یه عکس برای هم بازی بودن با بلاگ همسایه..
پرچم آقای پاندا بالاست..
تو هم دوست داشتی بازی کن؛ یه عکس از میزت وقتی شلوغش میکنی !
http://up98.org/upload/server1/02/i/skmmfywyl8wwboq6qwb1.jpg