" آقای کیوسک "






















زندگی را آسان بگیرید.بگذارید هرطوری که دوست دارد پیش برود.چیکار دارید که سوزنش گیر کرده روی اوقات تلخی های شما،چیکار دارید که با شما نمی رقصد.اصلا چه کارش دارید همیشه توی موقعیتش مچ شما را میگیرد.آن قدر به کارهای درستتان؛آنقدر به عشق کردن هایتان ادامه بدهید که خودش دست از سر شما بردارد برود سراغ یکی دیگر.به زندگی خودتان ادامه دهید.ریلکس باشید.بی خیالی طی کنید.حتی اگر شده گشاد شوید.بل فراتر از آن دایورت کنید و فقط خودتان باشد. چرا اینقدر مشکلات را برای خودتان بزرگ می کنید؟پروژه دارید؟ "بوی شوم امتحانات آید همی" ؟مافوق تان روی اعصابتان است؟خانواده تان کمتر از حد انتظارتان درکتان می کنند؟پول توجیبی شما در مقابل هزینه های تحمیلی ماهانه تان تقریبا ناچیز به نظر می رسد؟دنبال یک آدم درست و درمان می گردید به او بگویید"تنهایید"،آن آدم گیر نمی آید؟وضعیت موجود خیلی مزخرف است؟شب ها و روزهایتان خسته کننده شده است.احساس می کنید آنطور که باید مقبول آدم ها نیستید؟دیگر از فانتزی هایتان به اندازه قبل لذت نمی برید؟احساس می کنید از خواندن این پست کلافه اید؟حالتان از هرچیز تکراری بهم می خورد؟کسی درد شما را نمی فهمد؟همه این شرایط را تجربه کرده اید و نمیدانید باید دقیقا برای بهتر شدن اوضاع چه کار کنید؟من به شما می گویم... "شـــــــــــــــــــــــــــــــل کنید" به شما چه که شرایط آنطور که باید پیش نمی رود؟خب نرود.آدم ها شما را نمی فهمند؟خب نفهمند.آن طرف ترش هم بروند.اصلا نبینندتان.امتحانات نزدیکند؟به درک..هیچ چیزی از درس ها نمیدانید؟استرس امتحانات دیوانه تان می کند؟بازهم به درک.از تنهایی خسته اید.از با هم بودن خسته اید؟از اینطوری ماندن خسته ایید؟باشید..چرا می خواهید با شرایط مقابله کنید؟چرا انرژی فوق العاده تان را صرف جنگیدن با اموری می کنید که حتی ارزش اولویت بندی را هم ندارند؟خب امتحان را باید داد دیگر.پول توجیبی است دیگر..اگر ارضا کننده بود که اسمش را می گذاشتند حقوق.پدر و مادر اگر گیر ندهند که می شوند دوست دختر آدم.والاه :ی خستگی هایتان.تنهایی هاتان،نداشتن هایتان را بریزید توی یک کیسه و بندازیدشان دور.اصلا بگذارید همانطور  خودشان برای خودشان پیش بروند.آدم باید خیلی احمق باشد به مسائلی که واقعیت زندگی هستند پیله کند و وقت گران قیمیتش  را هدر بدهد.بابا بگذارید هرطوری هست همانطور بماند.اینهمه بهش فکر کردید مگر توانستید کنترلش کنید؟.شما خیلی مردید با شکست هایتان بجنگید.آن انرژی مضاعفتان را بگذارید برای جاهایی که باید برای موفقیتان تلاش کنید و ننه من غریبم بازی در می آورید که خسته شدید و کشش ندارید.در شان هم دهه های من و شما نیست که سر مسائل چیپ و خیلی ساده و روال گیر کنیم.انقدر به دوست پسر بدبختتان گیر ندهید سر یک کلمه ساده.من هم تا دیروز فکر می کردم اگر کسی روز زن را به من تبریک نگوید از غصه می میرم بعد دیدم با کادو نگرفتن و تبریک نشنیدن واقعا "هیچ اتفاقی نمی افتد".زندگی همین است.با چه چیزی باید مقابله کنیم؟ این وقت را بگذارید یک کتاب مهم سال را بخوانید.یک فیلم هالیوودی ببینید.دوتا لغت فرانسه حفظ کنید.چهارتا سایت خبری را مرور کنید ببینید دانشمندان فلان فلان شده برای آسایش شما باز چه تدبیری اندیشیدند شاید قدری از مشکلاتتان سبک شود.یک شعر بخوانید و به روح عزیزانتان تقدیم کنید.دوتا موزیک پدر مادر دار بگذارید برای گلدان های توی اتاقتان روحشان تازه شود.برای به دست آوردن آرامشتان دنبال راه های نو باشید،در جا نزنید.مبدع باشید. زندگی آنقدر طولانی نیست که بهترین روزها و سال های عمرتان را صرف تمرکز کردن روی مسائل پیش پا افتاده کنید.شما موجود فوق العاده قدرتمندی هستید؛که خیلی از مسائل با همه سخت بودنشان برای شما قابل هضم که هیچ،قابل درک هم هستند.ریلکس باشید بی خیالی طی کنید.شل کنید.شما پیروز میدان خواهید بود :) +نویسنده این پست روزی هزار بار این جمله ها به خودش می گوید شاید از این میانه یکی کارساز شود. ++من بهترم.ممنون از آقای بهنام و دوستان با محبت شان.سپاس/

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی