" آقای کیوسک "






















مرا ببوس.بگذار تنـها یک حس میان داشته ها و نداشته هایم تا تو باقی بماند.دوست دارم این حواس پرتی با تو بودن را،اینکه نام همه آدم های دنیا را با تو اشتباه می گیرم ،شیرینی لب هایت مرا یاد روزهای اول نوجوانی ام می اندازد،آن موقع ها که هنوز رژلب صورتی خواهر بزرگترم اوج خاستگاه من بود.آن موقع ها که دست های ظریفم را بعد از شیو مثل بلور مراقبت می کردم تا حمام بعد..مرا ببوس و به یادم بیاور برای داشتن حس هایی که هرگز از آن من نبودند چه قدر تلاش های گونه گون کردم ،حالا که تو جدی جدیبرای من نه،برای زنی دیگری.مرا ببوس. فقط همین یک بوسه را رد و بدل کن لامسسب...قول می دهم وقتی لب هایم را بوسیدی،گرمایم را که احساس کردی،و برای آخرین بار نفسهای عمیق ات را سفیر گداختن تمام تنم فرستادی ،ضربان قلبم را که بالا بردی آنگاه من برای همیشه کور خواهم ماند؛تا دیگر هیچ،هیـچ صحنه ایی زیبایی آغوش تو و دستانت را از خاطراتم پاک نکند.حالا تمام رسالت من تا آخر عمر همین چشم های بسته است.همین یک دقیقه.همین لب خند مردانه ات.همین کبریت آخرین نفس های عمیق ق ق ق ق تو در تنم..به همین آخرین بوسه ات قسم که چشم هایم را خواهم بستفقط مرا ببوس.+ بعد از لبانت، از هیچ چشمه ای سیراب نگشتم .++ دانلود کنید و فکر ..(اگر خواستید)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی